گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
درس بیست و پنجم: تاریخ حرم ائمه بقیع
« پیدایش »







اهل بیت معروف گردیده، در سمت غربی و منتهی الیه بقیع واقع شده « حرم » و « مشهد » حرم ائمه بقیع، که در کتب تاریخ بعنوان
است. در این حرم مطهر، قبر چهارتن از ائمه اهل بیت؛ امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام در کنار هم و
2 متري این قبرها، قبر عباس، عموي گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار گرفته و در کنار آن نیز قبر دیگري است - بهفاصله 3
متعلق به فاطمه بنت اسد و به احتمال ضعیف متعلق به فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله که قبل از ویرانی ساختمان این
حرم مطهر، همه این قبور در زیر یک گنبد قرار داشتند و داراي ضریح و صندوق زیبایی بودند.
درصدد آنیم که سه موضوع را به صورت مستقل و جداگانه بررسی کنیم:
-1 تاریخ حرم ائمه بقیع.
-2 تاریخ ضریح ائمه بقیع.
-3 قبر فاطمه بنت اسد یا فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله.
اجمالی از تاریخ حرم ائمه بقیع:
اشاره
گرچه پس از گذشت قریب به یک قرن از تخریب حرم مطهر ائمه بقیع و از بین
ص: 263
رفتن تمام آثار این بناي باشکوه و معنوي، نمیتوان همانند سایر ابنیه تاریخی و مذهبی، از آثار آن به عظمت و قدمتش پی برد و
تاریخ ساختمان آن را بهدست آورد، ولی آنچه از منابع مختلف به دست میآید، تا حدّي میتواند ما را با تاریخ و چگونگی این
حرم شریف آشنا سازد و بیانگر وضع این بناي فخیم و پرشکوه معنوي در طول تاریخگردد.
اجمال تاریخ این حرم مقدس این است که قبور ائمه بقیع علیهم السلام مانند سایر قبرها در محوطه مکشوف و بدون دیوار و سقف
نبوده؛ بلکه قبر آنان مانند تربت پاك رسول خدا صلی الله علیه و آله و حضرت رضا علیه السلام از آغاز دفن اجساد مبارك و پیکر
مطهرشان، در داخل خانهاي که متعلّق به عقیل بوده، قرار داشته است و به مرور زمان این خانه به ساختمان مناسب، به شکل مسجد
تبدیل گردیده، سپس در محل همان ساختمان بزرگترین و مرتفعترین گنبد و بارگاه بنا شده است و در قرون متمادي داراي خادم و
صفحه 154 از 226
دربان و داراي ظریفترین و گرانبهاترین ضریح و صندوق با زیباترین روپوش و داراي فرش و قندیل بوده و بالأخره در هشتم شوال
سال 1344 ه. ق. بهوسیله وهابیان منهدم گردیده است.
براي توضیح این حقیقت تاریخی، توجه به دو مطلب را لازم میدانیم:
-1 مقبرههاي خانوادگی در بقیع
از مجموع گفتار مورّخان چنین برداشت میشود که مردم مدینه که قبلًا اجساد درگذشتگان خود را در نقاط مختلف و در دو
و گاهی در داخل منازل خود دفن میکردند، با رسمیت یافتن بقیع به «1» « بنی سالم » و « بنی حرام » گورستان عمومی به نام گورستان
به آنجا توجه نمودند و عدهاي از صحابه «3» و ابراهیم فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله «2» مناسبت دفن جسد عثمان بن مظعون
و یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله بتدریج خارها و درختان موجود در بقیع را قطع و آن بخش را بعنوان آرامگاه خصوصی، به
خانواده خود اختصاص دادند و
ص: 264
بعضی از اقوام و عشیره رسول خدا صلی الله علیه و آله در داخل بعضی از منازل متصل به بقیع دفن گردیدند.
با اینکه وضع بقیع، با گذشت چهارده قرن، دگرگون شده و از قبور زیادي که در این آرامگاه تاریخی به افراد معروف از صحابه و
شخصیتهاي اسلامی تعلّق داشت، بجز تعدادي محدود باقی نمانده است، ولی در عین حال همین تعداد از قبور نیز میتواند مؤید
گفتار این مورخان و بیانگر نظم و ترتیب موجود در آن دوران باشد؛ زیرا گذشته از اینکه قبور همه اقوام رسول خدا صلی الله علیه و
آله در قسمت غربی بقیع واقع شده، هر گروه از آنان نیز به تناسب ارتباطشان با همدیگر و انتسابشان به رسول خدا صلی الله علیه و
آله در یک نقطه معین و جایگاه مخصوص و در کنار هم دفن شدهاند؛ مثلًا قبور ائمه چهارگانه با قبر عباس و فاطمه بنت اسد در
در یک نقطه معین و در کنار هم و رقیه و امّ کلثوم «1» یک نقطه و در کنار هم و همه همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله
معروف « مقابر بنی هاشم » دختران پیامبر در کنار هم و عمّههاي آن حضرت با امّالبنین در کنار هم، که مجموع این بخش به نام
«2» .« زوراء » و « روحاء » گردیده است؛ همانگونه که سایر بخشهاي مختلف بقیع نیز به نامهاي خاصی نامیده شد؛ مانند
و باز میبینیم پس از گذشت بیش از نیم قرن از رسمیت یافتن بقیع، تمام شهداي حرّه در یک نقطه از بقیع و در کنار هم به خاك
سپرده شدهاند.
-2 بقیع در پشت خانههاي مدینه
مطلب دوّمی که در این بحث حایز اهمیت است این است که طبق دلایل موجود تاریخی، خانهها و منازل مدینه تا بقیع امتداد داشته
و بقیع پیش از آنکه بهصورت آرامگاه
ص: 265
«1» « شَرْقیها نَخْلٌ وَ غَرْبیها بُیوت » : عمومی درآید و همانگونه که در معرفی آن گفته شده است
از طرف غرب در پشت منازل مدینه قرار داشت و کوچههاي متعددي این منازل را به همدیگر وصل مینمود و به محل بقیع منتهی
و بعضی از آنها هم تخریب و به «2» میگردید که بعضی از این منازل به تدریج براي دفن افراد متشخص مورد استفاده قرار گرفته
«3» . بقیع منضم گردیده است
گرچه در صفحات آینده شاهد دلایل و قراین متعددي در این زمینه خواهیم بود ولی به نظر میرسد که نقل چند دلیل و شاهد
تاریخی در اینجا ضروري است:
صفحه 155 از 226
که به بخشی از بقیع اطلاق میگردید؛ چنین آمده است: « روحاء » -1 در کتب تاریخی و مدینه شناسی، در معرفی
«4» « الرّوحاء الْمَقْبَرة الّتی وَسَطُ الْبَقیعِ یُحیطُ بِها طُرُقٌ مُطْرَقۀ »
«. روحاء مقبرهاي است در بخش میانی بقیع که راههاي متعددي آنجا را احاطه نموده است »
-2 و در بعضی از این منابع چنین معرفی شده است:
«5» .« الرّوحاء کُلُّ ما حاذَت الطریقَ مِنْ دارِ مُحَمَّدبْنِ زَیْد الی زاویَۀ دارِ عقیل الیَمانِیّۀ الشّرقِیۀ »
روحاء، آن بخش از بقیع است که در محاذي راهی (کوچهاي) که از خانه محمد بن زید به زاویه شرقی خانه عقیل منتهی »
«. میگردد، قرار گرفته است
ص: 266
-3 گرچه مورّخان و مدینه شناسان اهل سنت همانند علماي شیعه، در محل دفن حضرت فاطمه علیها السلام اختلاف نظر دارند و
لیکن همان نظرات مختلف نیز مؤید این واقعیت تاریخی و گویاي وجود خانهها و کوچههاي متعدد و سمت غربی بقیع است.
«1» .« قَبرُ فاطمۀ بِنْتِ رَسولِاللَّه زاویَۀ دارِ عَقیل الیَمانِیّۀ الشارِعَۀِ فی البَقیع » : زیرا گاهی میگویند
«2» .« انّ قَبرَ فاطِمۀَ وِجاهَ زقُاقَ نُبَیْه وَانّهُ الی دار عَقیل اقْرَبُ » : و گاهی میگویند
«3» « انّ قَبْرَ فاطِمۀ حذْوَ زاویَۀِ دارِ عَقیل مِمّا یَلی دار نُبَیهْ » : و در مورد دیگر میگویند
«4» « انّ قَبْرَ فاطمۀ مَخرَجُ الزُّقاقِ الّذي بَیْنَ دارِ عَقیل وَ دارِ أبی نُبیْه » : و همچنین گفته شده است
این تعبیرهاي مختلف و جملات صریح، بیانگر وجود منازل و کوچههاي متعدد در کنار بقیع است؛ کوچههایی که خانه محمد بن
زید را به زاویه خانه عقیل متصل میساخت و کوچهاي که در میان خانه عقیل و نبیه قرار داشت و کوچههایی که به محل بقیع
منتهی میگردید.
و خانهها و منازلی که متعلق به محمد بن زید و عقیل بن ابیطالب و خانهدیگري متعلق به نبیه و ابن نبیه بوده و طبعاً منازلی متعلق به
اشخاص دیگر که نیازي به معرفی آنها نبوده است.
خانه عقیل یا آرامگاه خانوادگی:
جالب توجه است که در میان این چند خانه، تنها خانه عقیل بن ابیطالب داراي اهمیت و خصوصیت ممتاز است و بهطوري که در
صفحات آینده خواهیم دید این خانه است که مورد توجه رسول خدا صلی الله علیه و آله و افراد سر شناس پس از آن حضرت بوده
و نیز
ص: 267
همانگونه که در تعبیرهاي قبلی ملاحظه کردید، معرفی منازل دیگر در جهت معرفی خانه عقیل و در حول محور آن میباشد.
این اهمیت و خصوصیت، از آنجا بوجود آمده است که این خانه گرچه از نظر ساختمانی یک خانه مسکونی و منتسب به عقیل بن
ابیطالب بوده، اما در عین حال به آرامگاه خصوصی و خانوادگی اقوام و فرزندان رسول خدا مبدل گردیده است و اولین کسی که
و به احتمال ضعیف، فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و پس از آن عباس «1» در داخل آن دفن شده، فاطمه بنت اسد
عموي پیامبر است و پس از آنها پیکر پاك و مطهر چهارتن از ائمه هدي علیهم السلام و فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله در
این بیت بهخاك سپرده شدهاند و این موضوع از مسلّمات تاریخ است و دیده نشده که مورّخ و مدینه شناسی در اصل این مطلب
شک و تردید و یا نظر مخالفی داشته باشد، مگر در مورد قبر متعلق به فاطمه علیها السلام که آیا منظور از وي فاطمه بنت اسد است
و یا فاطمه دختر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله که در بخش سوم این مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
صفحه 156 از 226
اینک بر میگردیم به نمونههایی از متن تاریخ و نص گفتار چند تن از مورخان:
قبر عموي پیامبر صلی الله علیه و آله و فاطمه بنت اسد در خانه عقیل:
دُفِنَ الْعَبّاسُ بنُ عَبْدِالْمُطَّلب عند قَبْرِ فاطمۀ بِنْت اسَدِبْنِ » : -1 ابن شبّه (متوفاي 262 ه. ق.) قدیمیترین مورخ و مدینه شناس میگوید
«2» ؛« هاشِم فی اوّلِ مَقابِر بَنی هاشِم الّتی فی دارِ عَقیل
«. عباس بن عبدالمطلب در اول مقابر بنی هاشم و در داخل خانه عقیل، در کنار قبر فاطمه بنت اسد دفن شده است »
نیز در کتاب خود «4» و مدینه شناس سوم احمدبن عبدالحمید «3» -3 جمله صریح را مورخ و مدینه شناس معروف، سمهودي -2
نقل نمودهاند.
ص: 268
قبر امام مجتبی در خانه عقیل:
مورخ اخیر (احمد بن عبدالحمید) پس از تصریح به اینکه قبر فاطمه و عباس در داخل خانه عقیل قرار گرفته است، میگوید: مؤید
این حقیقت تاریخی، مطلبی است که ابن حِبّان آورده است و آن این که پس از اقامه نماز به جنازه حسن بن علی علیهما السلام بدن
«1» . او در بقیع و درکنار جدّهاش فاطمه بنت اسد دفن گردید
و منابع دیگر، آمده است که حسن بن علی علیهما السلام به برادرش وصیت کرد که بدن او را در کنار قبر « تاریخ المدینه » و باز در
جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله به خاك سپارد، سپس فرمود اگر بنیامیّه مخالفت کنند در کنار مادرم فاطمه دفن کنید و طبق
«2» .( وصیت آن حضرت در مقبره بنی هاشم و در کنار قبر فاطمه به خاك سپرده شد. (فَدُفِنَ فی الْمَقْبِرَةِ الی جَنْبِ فاطِمۀِ
.« ثُمّ رُدّنی الی جَدّتی فاطِمۀ بِنْتِ اسَدْ فَادْفِنّی هُناكَ » : شیخ مفید و طبرسی این وصیت را چنین نقل نمودهاند که آن حضرت فرمود
«3»
قبور سه تن از ائمه اهل بیت در کنار قبر امام مجتبی علیه السلام:
ابن نجار (متوفاي 643 ه. ق.) میگوید: قبر عباس عموي پیامبر صلی الله علیه و آله و قبر حسنبن علیبن ابیطالب در زیر یک قبه
وَمَعَهُ فی الْقَبْرِ ابْنُ اخیه عَلِیُّ بْنِ الْحُسینِ زَیْنُ الْعابِدینَ وابو جَعْفرْ مُحَمّد بْنِ » : مرتفع و قدیمی قرار گرفته است. سپس میگوید
«4» .« علیالباقرِ وَابْنُهُ جَعْفَر الصّادِق
وَ یُسْتَحَبُّ انْ یَزُورَ قَبْرَ الحَسَنبْنِ عَلیّ وَ فیه أیضاً قبرُ علیُّ ابْنِ الْحُسینِ وَ مُحَمّدبْنِ عَلی وَ جَعْفَرُ بْن مُحَمّد- » : و امام غزالی میگوید
«5» .« رَضیاللَّه عَنْهُم
ص: 269
وَ فی سَنَۀِ خَمْس وَ تِسْعینَ قُبِضَ عَلیبْنُ الْحُسِین وَ » : مسعودي (م 346 ه. ق.) مورّخ معروف درباره امام سجاد علیه السلام میگوید
«1» .« دُفِنَ فیبَقیعِ الْغَرقَدِ مَعَ عَمِّهِ الحَسَنبْنِ عَلیّ
«2» .« وَ دُفِنَ بالْبَقیعِ مَعَ أَبیهِ عَلیّبْنِ الْحُسین » : و درباره وفات امام باقر علیه السلام میگوید
تُوفّی ابو عَبْدُاللَّهِ جَعْفَرُ بْن مُحَمّد سَنَۀ ثَمان وَ ارْبَعینَ وَ مِأَة وَ دُفِنَ بِالْبَقیع مَعَ ابیهِ وَ » : و در مورد وفات امام صادق علیه السلام میگوید
«3» .« جَدّهِ
نتیجه: هدف از نقل این چند نمونه تاریخی، همانگونه که اشاره گردید، بیان این نکته است که بدن فاطمه و عباس در محوطه باز و
صفحه 157 از 226
بدون دیوار و سقف دفن نشدهاند؛ بلکه از ابتدا در زیر سقف و در داخل خانهاي که به عقیلبن ابیطالب تعلق داشت به خاك
سپرده شدهاند و پس از این دو بزرگوار، بدن پاك و مطهّر ائمه چهارگانه اهل بیت علیهم السلام نیز در کنار آن دو قبر و در همان
خانه و در زیر همان سقف دفن گردیدهاند.
چرا در داخل منزل؟!
ممکن است این پرسش در ذهن بهوجود آید که با وجود بقیع، چرا پیکر عدهاي از اقوام و فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله
در خارج این آرامگاه عمومی و در داخل خانه عقیل دفن گردیده است و اگر اوّلین جسدي که در این خانه دفن شده است، متعلق
به فاطمه بنت اسد باشد، چگونه رسول خدا صلی الله علیه و آله شخصاً بدن او را بجاي داخل بقیع، در داخل منزل به خاك سپرده
است؟!
پاسخ این پرسش براي کسانی که با تاریخ مدینه آشنایی داشته باشند، واضح و روشن است؛ زیرا آن روز دفن شدن افراد متشخّص
و مورد احترام، به جاي گورستان عمومی، در داخل منازل بود و توجه به آرامگاههاي خصوصی بیش از آنچه که امروز در دنیا
مرسوم است، معمول ورایج بودهاست. بعنوان مثال میتوان ازدفن شدن عبداللَّه
ص: 270
در خانه آل نوفل که پس از شهادت وي در «2» و رافع بن مالک «1» پدرگرامی رسولخدا صلی الله علیه و آله در خانه ابن نابغه
دفن گردیده است یاد « بنی قارط » انصاري که در کنار خانه «3» احد و انتقال جنازهاش به مدینه انجام گرفت و از سعدبن مالک
نمود، و همچنین دفن شدن خلیفه اوّل و دوّم در داخل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و پیشنهاد امام مجتبی علیه السلام در این
راستا از همین نمونهها است.
واساساً دفن شدن رسول خدا صلی الله علیه و آله و حضرت زهرا علیها السلام در داخل بیت و حجره خویش، از نظر اجتماعی نه تنها
یک مسأله تازه و بیسابقه نبوده، بلکه نسبت به شخصیت آن دو بزرگوار، یک عمل عادي و طبیعی به حساب میآمد.
انَّ اللَّهَ لَمْ یَقْبِضْ نَبیّاً فی مکانٍ » : آنچه در مورد رسول خدا صلی الله علیه و آله تازگی داشت، گفتار امیر مؤمنان علیه السلام بود که
«4» .« إلّا وَ ارْتَضاهُ لِرَمْسِهِ وَ إنّی دافُنُه فی حُجْرَتِهِ الَّتی قُبِضظ فیها
که صحبت از دفن شدن در محل قبض روح رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، نه در داخل بیت و حجره بودن.
و در مورد حضرت زهرا، موضوع حساس، دفن شدن آن حضرت طبق وصیتش مخفیانه و شبانه و بدون اطلاع سران قوم بوده، نه
دفن شدن در داخل حجره (و تولّی أمیرُ
ص: 271
«1» .( المؤمنین علیه السلام غسلَها فی جوفِ اللّیلِ و دَفنها سرّاً بوصیّتِهِ مِنْها فی ذلک
درِ خانه عقیل، جایگاه دعاي رسولخدا صلی الله علیه و آله:
در کتب حدیث و تاریخ، روایات متعددي آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در اوقات مختلف، در کنار بقیع میایستاد
و در آنجا به مناجات میپرداخت و بر اهل بقیع دعا میکرد و از خداوند متعال براي آنان استغفار و استرحام مینمود و گاهی
نیمههاي شب براي همین مقصود، رختخواب خویش را ترك و به سوي بقیع حرکت مینمود.
در ارتباط با این مطلب و راجع به محل توقف و جایگاه دعاي آن حضرت در کنار بقیع، روایتی در منابع مدینه شناسی و از علما و
نویسندگان اهل سنت نقل گردیده است که داراي اهمیت و متناسب با این بحث تاریخی است.
صفحه 158 از 226
متن روایت بنا به نقل سمهودي، از اولین مدینه شناس و مورّخ ابن زباله، زنده در سال 199 ه. ق. چنین است:
کُنْتُ ادْعُو لَیْلَۀً الی زاوِیۀِ دارِ عَقِیلِبْنِ ابیطالِبْ الّتی تَلی بابَ الداّر فمَرّ بی جَعْفَربْنُ مُحَمّد علیهما السلام یُریدُ » : عَنْ خالِدِبْنِ عَوْسَجۀ
العُرَیْضَ مَعَهُ اهْلُهُ فَقالَ لی: اعَنْ اثَرٍ وَقَفْتَ هیهنا؟ قُلْتُ: لا. قالَ: هذا مَوْقِفُ نبیّاللَّه صلی الله علیه و آله بالّلیل اذا جاءَ لِیَسْتَغْفِرَ لَا هْلِ
«2» .« الْبَقیع
شبی رو به سوي زاویه خانه عقیل که در جنب درِ این خانه قرار گرفته است، دعا میکردم جعفربن » : خالدبن عوسجه میگوید
محمد علیه السلام که به همراه خانوادهاش عازم عُرَیْضْ بود، مرا در آن حال دید و پرسید آیا درباره این محل خبر و مطلب خاصی
شنیدهاي؟ گفتم: نه، فرمود: اینجا جایگاه دعاي رسول خداست، شب هنگام که براي استغفار اهل بقیع میآمد در اینجا توقف
«. مینمود
ص: 272
استحباب و استجابت دعا در این جایگاه
سمهودي پس از نقل این روایت از ابن زباله، از وي چنین بازگو میکند که: این خانه متعلق به عقیل و همان خانه است که او و
برادر زادهاش عبداللَّه بن جعفر در آن دفن شدهاند واستادم (زینمراغی) میگفت: بهتراست مسلمانان در این محل به دعا و مناجات
بپردازند و من شخصاً از افراد زیادي از اهل دعا و معنا شنیدهام که دعا در کنار این خانه و در نزدیکی این قبر مستجاب است. آنگاه
اضافه میکند: و این استجابت دعا شاید به برکت وجود قبر عقیل و یا به جهت قبر عبداللَّه بن جعفر است که خداوند به پاداش
کثرت بذل وجودش استجابت دعا و قضاي حوائج را در کنار قبر وي قرار داده است.
ابن زباله سپس میگوید: و از اتفاقات جالبی که در این محل براي یکی از افراد متدین و مورد وثوق رخ داده، این است که او به
هنگامی که در این محل مشغول دعا و راز و نیاز بوده، چشمش به صفحه کاغذي که در پیش رویش بوده میافتد و بعنوان تفأل آن
را بر میدارد و با حیرت و تعجب مشاهده میکند که در هر دو طرف صفحه، این آیه نوشته شده است: وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعوُنی اسْتَجِبْ
لَکُمْ.
پاسخ سمهودي و توجیه او!
سمهودي پس از بیان تعلیل و توجیه ابن زباله و با قبول اصل روایت و استجابت دعا در این جایگاه و در کنار این خانه، به ردّ گفتار
ابن زباله پرداخته، میگوید: من تاکنون در گفتار هیچ یک از مورّخان و مدینه شناسان دلیل و نشانی از دفن شدن عبداللَّه بن جعفر
«1» . در این محل نیافتهام، بلکه مورخان در اصل محل دفن وي، اختلاف نظر دارند که آیا در مدینه است یاد در ابواء
سمهودي سپس میگوید: اما دلیل استجابت دعا در این محل همان است که در گفتار جعفر بن محمد علیهما السلام آمده، که این
محل جایگاه دعاي رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است و در
ص: 273
تأیید آن اضافه میکند: و از اینجاست که دعا کردن در تمام اماکن و نقاطی که پیامبر صلی الله علیه و آله در آنها دعا نموده،
«1» . مستحب و مستحسن است؛ زیرا در این اماکن به برکت دعاي آن حضرت امید اجابت و نیل به آمال، بیش از نقاط دیگر است
و این بود نظریه و توجیه سمهودي و اشکال وي به توجیه ابن زباله در مورد استجابت دعا در کنار خانه عقیل.
بررسی و تحلیل اصل موضوع
صفحه 159 از 226
به نظر نویسنده، گفتار هر دو مدینه شناس داراي اشکال و ایراد است و تحلیل و برداشت آنان از این روایت مهم که ناظر بر یک
و نادیده گرفتن ریشه و توجه نمودن بر شاخ و برگ است؛ « فرع » و پرداختن به « اصل » حقیقت والا و نکته حساس است، غفلت از
هذا مَوْقِفُ نَبِیّ » : زیرا مطلب مهم و نکته ظریف و قابل توجه در این روایت شریف، این جمله از گفتار امام صادق علیه السلام است
پس از اینکه حضرت از خالدبن عوسجه پرسید: آیا راجع به این محل که ایستادهاي و مشغول « اللَّه بالَّلیل اذا جاءَ لِیَسْتَغْفِرَ لَأهْلِ الْبَقیعِ
خواندن دعا هستی خبر و مطلب خاصی براي تو نقل نشده است؟ و او پاسخ منفی داد، امام علیه السلام فرمود: این محل جایگاه
همیشگی پیامبر است، شب هنگام که براي استغفار بر اهل بقیع میآمد در این محل توقف میفرمود.
آري، این مطلب است که قابل دقت و بررسی است که چرا رسول خدا صلی الله علیه و آله محل خاصی را در مقابل درِ خانه عقیل
جهت دعاي خود اختصاص داده و در دل شبها در این جایگاه مخصوص و در کنار درِ این خانه با خداي متعال به راز و نیاز
میپرداخته است.
ابن » : و این نکته اصلی و حساس روایت است که بایستی مورد توجه و محور بحث و تحلیل نویسندگان و مدینه شناسانی همانند
قرار میگرفت و با حلّ این موضوع اصلی، مسأله فرعی و جنبی آن؛ یعنی استحباب و استجابت دعا در این مکان « سمهودي » و « زباله
نیز روشن میگردید.
ص: 274
اخبار غیبی و پیشگوییهاي رسول خدا صلی الله علیه و آله
رسول خدا صلی الله علیه و آله در طول نبوّتش مسائل حساس و حوادث مهم آینده و خصوصاً مسائل و پیشامدهایی که مربوط به
خاندان و اهل بیتش بوده و ارتباط با اسلام و مسلمین داشته، خبر داده و پیروانش را از وقوع چنین حوادث مهم مطلع ساخته است و
آن بخش از این حوادث که داراي اهمیت فوقالعاده و مربوط به سرنوشت اسلام و عجین و آمیخته با اهداف اصلی بعثت بوده، هم
از طریق گفتار و هم با عمل و رفتارش مسلمین را به اهمیت موضوع متوجه ساخته است؛ مثلًا آنجا که اصل ولایت و وصایت مطرح
است، از دو جنبه قولی و عملی و از طریق سمعی و بصري استفاده نموده و امت خود را در جریان امر قرار داده است. آن حضرت
در غدیر خم دستور اجتماع حجاج را در سر زمینی داغ و سوزان صادر میکند و آنقدر صبر و حوصله بخرج میدهد تا همه عقب
ماندگان و پیش روان قافله گرد هم آیند و مسلمانان با این عمل رسول خدا و قبل از بیان موضوع به اهمیت آن پی میبرند، سپس با
.« مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ » : گفتارش و با معرفی عملی امیر مؤمنان علیه السلام هدف اصلی را به اطلاع حاضران میرساند که
«1» « أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَۀِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی » : و با اینکه به امیر مؤمنان علیه السلام میفرمود
«2» « انْتَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِن بَعْدي » و
ما انَا سَدَدتُ » : عملًا نیز دستور داد همه درها را که به مسجد باز میشد ببندند بجز درِ خانه علی، و آنگاه که اعتراض نمودند، فرمود
«3» .« ابْوابَکمْ وَفَتَحْتُ بابَهُ وَلکنّ اللَّه امَرنی بِسَدِّ ابْوابِکُمْ وَفَتْحِ بابِهِ
و با اینکه اعلان طهارت و معرفی اهل بیت از طریق وحی انجام گرفته بود و مسلمانان آیه تطهیر را قرائت مینمودند ولی رسول خدا
صلی الله علیه و آله عملًا و به مدت نه ماه، روزي پنجبار و در اوقات پنجگانه نماز در مرئی و منظر نمازگزاران و در مقابل دید انصار
و مهاجران که در صفوف نماز در انتظار مقدمش بودند و آستانه خانه امیر مؤمنان و در
ص: 275
السَّلامُ عِلَیْکُم یا اهْلَ الْبَیت إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمْ الرِّجْسَ أَهْلَ » : کنار درِ خانه اوکه به مسجد باز میشد میایستاد و میفرمود
«1» .« الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً الصّلاةُ، الصّلاةُ
صفحه 160 از 226
و اما موضوعات و حوادث مهم دیگر که جزو اصول اسلام نبوده، آنها نیز از دید وسیع و چشم حقیقتبین آن حضرت به دور نمانده
و وقوع چنین حوادثی را پیشاپیش به اطلاع مسلمانان رسانیده و از تحقّق این پیش آمدها در آینده دور و نزدیک خبر داده است که
این نوع حوادث در اصطلاح محدّثین (ملاحم) و خبر دادن از این حوادث، اخبار غیبی و پیشگویی نامیده میشود و گاهی به خود
که محتواي حدیث است بهخود حدیث هم اطلاق میگردد. « سنت » این نوع اخبار ملاحم اطلاق میگردد؛ همانگونه
اینک از میان صدها ملاحم که رسول خدا صلی الله علیه و آله از آنها خبر داده است به نقل دو نمونه اکتفا میکنیم:
جنگ و خون ریزي در احجار زیت:
در ضمن حدیث مفصلیکه درمنابع حدیثی اهل سنت نقل شده، رسولخدا صلی الله علیه و آله چند حادثه مهم را به صحابی
از وقوع آنها، او را باخبر میسازد و از جمله این حوادث « یا اباذَرْ کَیْفَ انْتَ » : بزرگ، ابوذر غفاري گوشزد میکند و با این جمله
این است:
«2» .« کَیْفَ انْتَ اذا رَأَیْتَ احجارَ الْزَیْتِ قَدْ غُرِقَتْ بِالدّم »
«. چگونه خواهی بود روزي که جنگ سختی در مدینه پیش آید و احجار زیت در خون غرق شود »
ص: 276
این حدیث رسول خدا که از ملاحم است، از حادثه مهم و از قیام شجاعانه و شهادت مظلومانه یکی از فرزندانش بنام محمد ملقب
که در سال 145 ه. ق. در احجار زیت، یکی از محلههاي معروف مدینه اتفاق افتاد، خبر میدهد و اهمیت این قیام «1» به نفس زکیه
مقدس را که در مقابل یکی از طواغیت و ستمگران معروف عباسی، ابوجعفر منصور دوانیقی بود، ترسیم میکند.
«2» جنگ خونبار در بیابان فخ
رسید، از مرکب خویش « فخ » بر اساس نقل ابوالفرج اصفهانی، رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسیر خود به مکه، چون به بیابان
پیاده شد و در این سرزمین دو رکعت نماز گزارد و در حال
ص: 277
نماز به شدّت گریست، اصحاب و یاران آن حضرت متأثر و محزون شدند و چون علت اندوه و گریه آن حضرت را پرسیدند،
فرمود: چون رکعت اول نماز را خواندم جبرئیل با این پیام بر من نازل شد: اي محمد، یکی از فرزندان تو در این محل به شهادت
میرسد و کسی که در رکاب او شهید شود به ثواب دو شهید نائل خواهد شد؛ (نَزَلَ عَلَیَّ جَبْرَئیلُ فَقالَ یا مُحَمَّد انَّ رَجُلًا مِنْ وُلُدِكَ
«1» « یُقْتَلُ فی هذا الْمَکانِ وَ اجْرُالْشهید مَعَهُ اجْرُ شَهیدَیْنِ
پیاده شدن رسول خدا صلی الله علیه و آله در بیابان خشک و ریگزار (فخ) و نماز خواندن آن حضرت قبل از اینکه پیام جبرئیل را
اعلان کند، عملًا اخبار از یک ملحمه و حادثه دیگري است که در روز ترویه سال 169 در این بیابان اتفاق افتاد و حسینبن علیبن
حسنبن حسنبن علیبن ابیطالب علیهم السلام که بر ضد هادي عباسی قیام کرده بود، بهشهادت رسید.
حضور رسول خدا در کنار خانه عقیل از ملاحم است:
از طرفی احادیث ملاحم که دو نمونه از آن را ملاحظه کردید، نشانگر این است که حوادث دور و نزدیک مربوط به خاندان و
فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله از نظر آن حضرت به دور نبوده و از طرق مختلف گاهی با بیان و گفتار و گاهی با عملی
گویا از وقوع چنین حوادثی خبر داده است و از طرف دیگر هیچ عمل و گفتار آن حضرت نمیتواند بدون جهت و بدون یک
صفحه 161 از 226
هدف و مقصد مشخصی انجام پذیرد و لذا میتوان چنین استنباط و اظهار نظر نمود که حضور مستمرّ رسول خدا در مقابل درِ خانه
عقیلبن ابیطالب از همان ملاحم و پیشگوییها است که آن حضرت میخواسته عملًا اهمیت این خانه را که در آینده نزدیک به
آرامگاه چهارتن از اوصیاي الهی و مدفن چهار تن از فرزندان و اهل بیت پیامبر مبدل خواهد شد، بیان کند، همانگونه که در مقابل
خانه امیر مؤمنان علیه السلام چنین عملی را طیّ نُه ماه انجام داده است.
قرار دادن درِ خانه عقیل، این معنی را تفهیم کند که اگر امروز این « موقف » آري رسول خدا صلی الله علیه و آله خواسته است که با
خانه خشت و گِلی متعلّق به عقیلبن ابیطالب است، در
ص: 278
آینده به یکی از بیوتی که ... أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ ... مبدّل خواهد گردید و اگر این در و دیوار امروز جنبه شخصی
دارد، فردا محل تسبیح و تحلیل مردانی خواهد شد که ... لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ ... و اگر امروز این خانه مطمح انظار و
مورد توجه عامه نیست، به مرور زمان، مهبط ملائکه و محل نزول فرشتگان و مورد رحمت و برکت خداوند متعال خواهد شد. مگر
نه این است که روزي مسجد پیامبر و محل تربت پاك او نیز چنین وضعیتی داشت.
چگونه ممکن است پیامبر صلی الله علیه و آله از حادثهاي که پس از صد و پنجاه سال در یکی از میادین مدینه واقع میشود سخن
بگوید و اهمیت آن را گوشزد کند و توجه صحابه و مسلمانان را به شخصیت نفس زکیه جلب و احجار زیت را که غرق خون
خواهد شد پیشاپیش در اذهان تجسیم و ترسیم نماید، اما از مدفن چهار تن از ائمه اهل بیت که علت مبقیه اسلام و حفظه اسرار
خداوند و رحمت موصوله و آیت مخزونه او هستند، سخن نگوید؟!
چگونه ممکن است پیامبر خدا با پیاده شدن از مرکب خویش و نماز خواندن در بیابان فخ و اعلان شهادت یکی از فرزندانش که
پس از صد و شصت سال اتفاق میافتد نام این بیابان و خاطره این حادثه را زنده و جاویدان سازد اما خاطره و یاد جایگاهی را که
ابواب ایمان و امناء رحمان و ائمه معصوم در آن آرمیدهاند، به فراموشی بسپارد؟!
به عقیده نگارنده با توجه به نمونهها و شواهد یاد شده، رسول خدا صلی الله علیه و آله که از طریق گفتارش ائمه هدي را معرفی
«1» « مِنْ وُلْدي احَدَ عَشَرَ نَقیبَاً نُجَباءُ مُحَدّثونَ » : مینمود و میفرمود
«2» « یَکُونُ اثنی عَشَرَ امیراً کُلّهُمْ مِنْ قُرَیْش » و
با موقف قرار دادن کنار خانه عقیل میخواست این خانه را عملًا به مسلمانان معرفی کند و توجه آنان را به عظمت و
ص: 279
اهمیت این مکان شریف جلب نماید و به امت اسلامی اعلان کند که این جایگاه در آینده یکی از کانونهاي مهم توحید و معرفت
خواهد شد و تا قیامت بهصورت یکی از بزرگترین قلّههاي نور و برهان و حکمت و عرفان خواهد درخشید.
با این توجیه، علت استحباب و استجابت دعا در کنار خانه عقیل روشن میشود که این استحباب و استجابت نه در اثر وجود قبر
عقیل و عبداللَّه جعفر در گوشه این خانه است و حتی نه تنها در اثر توقف رسول خدا صلی الله علیه و آله در این جایگاه بوده است،
بلکه باید در این محل حقیقت دیگري را جستجو کرد و پی کشف واقعیت مهمتري گردید که شخص رسول خدا صلی الله علیه و
آله هم براي اعلان آن حقیقت، این جایگاه را محل دعا و مناجات خویش قرار داده است.
آشنا می « اهل بیت » با « بیت » و اگر ابن زباله و سمهودي و همفکرانشان به جاي ظاهر این خانه، به باطن آن راه مییافتند و به جاي
شدند، به این واقعیت میرسیدند که به یُمن وجود قبر پاك و مطهّر چهار تن از اهلبیت در این خانه است که خداوند متعال
همانگونه که آنان را تطهیر نموده دعا در کنار قبورشان را نیز مستجاب کرده است.
و در مییافتند که نه تنها دعاي آنانکه ولایت این خاندان را پذیرفته و در داخل خانه و حرم امنشان جایگزین شدهاند، مورد قبول
صفحه 162 از 226
است، بلکه حتّی کسانی که به این مرحله نرسیدهاند اما توانستهاند بهطور ناخود آگاه به حریم حرمشان و به بیرون خانه امنشان قدم
بگذارند، باز هم به برکت قبور پاکشان از فضل و رحمت خدا مأیوس نیستند و وعده:
... ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ... شامل حال آنان نیز خواهد گردید.
آیا رسول خدا از آینده خانه عقیل سخن گفته است؟!:
اشاره
به عقیده نگارنده و بر اساس مطالب گذشته، اگر آن روز از محضر پیامبراسلام صلی الله علیه و آله علت توجه خاص آن حضرت را
به این محل میپرسیدند، پاسخ آن حضرت در این مورد نیز صریح و روشن بود که این مکان در آینده مدفن چهار تن از فرزندان
معصوم و اهلبیت من و آرامگاه چهار ستاره از دوازده ستاره درخشان آسمان ولایت و امامت که بهدست دشمنان آیین من شهید
میشوند، خواهد گردید، همانگونه که در مورد حادثه فخ
ص: 280
«... نَزَلَ عَلَیَّ جَبْرَئیلُ فَقالَ یا مُحَمّد انّ رَجُلًا مِنْ ولدِكَ یُقْتَلُ فی هذا الْمَکان » : فرمود
و بلکه شواهد تاریخی، نشانگرِ تصریح رسول خدا صلی الله علیه و آله در این زمینه و قرائن موجود مؤید گفتاري از آن حضرت در
کشف و بیان این حقیقت است؛ زیرا در تاریخ زندگی و شرح حال عدهاي از افراد سر شناس و کسانی که براي خود شخصیت
اجتماعی قائل بودند میبینیم در آخرین روزهاي زندگی خویش و آنگاه که خود را درآستانه مرگ حتمی میدیدند، سعی و تلاش
میکردند که قبر آنان به جاي روحاء بقیع و کنار قبر عثمانبن مظعون و ابراهیم فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله در داخل خانه
عقیل و در محوطه این آرامگاه خصوصی قرار بگیرد و اگر به چنین موفقیتی نائل نشدند حداقل در کنار این خانه و در نزدیکترین
نقطه آن دفن شوند تا از این راه افتخاري کسب کنند و به امتیازي نائل گردند و عملکرد اینگونه افراد مؤید این حقیقت است که در
مورد آینده، خانه عقیل از رسول خدا صلی الله علیه و آله مطلبی به گوش آنان رسیده و آن حقیقت گفتنی که امروز در دسترس ما
نیست براي آنان بازگو شده بود و آن راز نهفته در آن خانه براي آنان کشف گردیده بود ولی شرایط روز و سیاست موجود ایجاب
میکرد که این راز از دیگران نهان گردد و این حقیقت در تاریخ مستور و در پشت پرده بماند.
و نمونه این رازداري را در بُعد دیگر همین موضوع مشاهده کردیم که چگونه با وجود قبور پیشوایان معصوم و فرزندان حضرت
رسول صلی الله علیه و آله در داخل خانه عقیل و با وجود قبر حضرت زهرا علیها السلام طبق نظر عدهاي از مورّخان اهل سنت در
این بیت، ابن زباله این حقیقت را نادیده گرفته و انگیزه استجابت دعا در حریم این مکان مقدس را وجود خیالی قبر عبداللَّه جعفر یا
قبر عقیل را معرفی کرده است و یا سمهودي در این مورد زیرکانه اصل موضوع را فراموش و در فرع آن قلم فرسایی نموده است.
به هرحال شواهد و قرائن موجود نشانگر یک چنین واقعیت و بیانگر گفتاري صریح از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد
آینده خانه عقیل و معرفی آن بعنوان مأوي و ملجأ معنوي مسلمانان و پایگاه عبادت و پرستش خداي جهان آفرین است که به نقل
دو شاهد و نمونه تاریخی اکتفا میکنیم:
ص: 281
-1 وصیت سعدبن ابی وقاص
مطلبی را نقل نمودهاند که اجمال آن این است: «1» مورّخان و شرح حال نویسان درباره محل دفن سعدبن ابیوقاص
صفحه 163 از 226
او در اواخر عمرش یکی از دوستانش را به زاویه شرقی خانه عقیل در کنار بقیع برده و از وي خواسته است خاكهاي سطحی زمین
را کنار بزند سپس چند عدد میخ که به همراه داشته بعنوان علامت و نشانه به آنجا کوبیده و وصیت نموده است بدن او را در آن
محل بهخاك بسپارند و پس از مدتی که در قصر خود در وادي عقیق و بیرون شهر از دنیا رفته، بدنش را به مدینه منتقل و طبق
«2» .( وصیت او در همان محل که علامت گذاري و میخکوبی شده بود دفن نمودهاند (فَوَجدوا الاوْتادَ فَحَفَروُا لَهُ هُناكَ وَ دَفَنوهُ
-2 ابوسفیان در فضاي بیرون خانه عقیل:
نقل نمودهاند که روزي عقیلبن ابیطالب ابوسفیان را، که سخت مریض بود دید، «3» شرح حال نویسان همچنین درباره ابوسفیان
که در میان مقابر (خصوصی) قدم میزند، علت این امر را از وي سؤال نمود، ابوسفیان پاسخ داد در پی محل مناسبی هستم که مرا
در آنجا بهخاك بسپارند، عقیل او را بهسوي خانه خود هدایت و در فضاي بیرونی این منزل محلی را مشخص نمود که در آن محل
«4» براي ابوسفیان قبري آماده گردید و پس از چند روز که از دنیا رفت در همان قبر بهخاك سپرده شد. (وَ امَرَ بِقَبْرٍ فَحُفِرَ فی قاعَتِها
«5» .( وَدُفِنَ فیها
ص: 282
خانه عقیل به مسجد (حرم) تبدیل میشود
این بود مرحله اول از تاریخ حرم ائمه بقیع و آنچه نسبت به ساختمان این مکان مقدس هم زمان و قبل از دفن پیکر پاکشان از کتب
و منابع مدینه شناسی استفاده نمودیم، اینک در مرحله دوم از تاریخ این حرم مطهر قرار گرفتهایم و این مرحله تبدیل خانه عقیل به
حرم و تغییر شکل این منزل مسکونی به ساختمان و فضاي مناسب با شرایط اجتماعی- مذهبی سالهاي بعد و یا قرنهاي بعد است
که هر یک از مساجد و حرمهاي مهم مانند مسجد و روضه حضرت رسول صلی الله علیه و آله با مرور و اقتضاي زمان از این تحول
و تکامل برخوردار بودهاند.
ص: 283
درس بیست و ششم: حضرت فاطمه علیها السلام
اشاره
عبدالحمید صفایی
ولادت: در شهر مکه و مشهور این است که در 20 جماديالثانی سال پنجم بعثت واقع شده است؛ یعنی هنگامی که رسول خدا صلی
الله علیه و آله چهلوپنج سال داشته، حضرت فاطمه علیها السلام متولد شده است.
شهادت: مورد اتفاق است که شهادت حضرت در شهر مدینه و در سال 11 ه. ق.
رخ داده است ولی در تعیین روز و ماه آن اختلاف است. دو قول شهرت بیشتري دارد:
-1 روز 3 جماديالثانی؛ یعنی 95 روز بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله.
-2 عدهاي هم گویند 13 جماديالأول؛ یعنی 75 روز بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله.
مدت عمر: در عمر حضرت هم اختلاف است و قول مشهور 18 سال میباشد.
محل دفن: بنا بر وصیّت خود حضرت زهرا علیها السلام مخفی مانده و در این زمینه سه نظر وجود دارد:
صفحه 164 از 226
-1 در بقیع نزدیک قبر ائمه بقیع علیهم السلام.
-2 مابین قبر پیامبر و منبر آن حضرت.
-3 در خانه خودش.
نوشتهاند که علی علیه السلام بعد از دفن فاطمه علیها السلام اطراف قبر فاطمه هفت قبر دیگر ساخت
ص: 284
تا کسی نفهمد که قبر آن حضرت کجاست. طبق نقلی، چهل قبر دیگر را آب پاشید تا قبر آن مظلومه تاریخ در میان آنها مشتبه شود
و به روایتی، قبر آن حضرت را با زمین هموار کرد تا نشانی از قبر معلوم نباشد.
بههرصورت، اگر قبر علی علیه السلام بعد از یک قرن ( 100 سال) در زمان امام صادق علیه السلام آشکار میگردد ولی قبر فاطمه تا
به حال مخفی است و جاي این پرسش براي همیشه باقی است که چرا قبر جگرگوشه پیغمبر تا کنون مخفی مانده است؟!
طبري در تاریخش آورده که فاطمه شبانگاه دفن شد و در » : تشییعکنندگان جنازهزهرا علیها السلام: علامه مجلسی در بحار مینویسد
تشییع و دفنش علی علیه السلام، عباس، مقداد و زبیر حاضر بودند. ولی در روایات ما آمده که علی علیه السلام بر فاطمه علیها
السلام نماز خواند به همراهی امام حسن و امام حسین علیهما السلام و عقیل و سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و بریده و در روایتی
«1» . عباس و پسرش فضل و در روایت دیگر حذیفه و ابن مسعود هم در نماز حضور داشتهاند
پدر و مادر: پدر، محمد بن عبداللَّه صلی الله علیه و آله و مادرش خدیجه کبري؛ اولین همسر پیامبر و اولین زنی که به آن حضرت
ایمان آورد.
اسم حضرت: فاطمه علیها السلام.
القاب: صدّیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیّه، محدّثه، بتول و عذرا.
«2» . کنیهاش: امّالحسن، أمّالحسین، أمّالمحسن، أمّالائمه و أمّابیها
فرزندان حضرت: امام حسن، امام حسین، زینب کبري و زینب صغري که کنیهاش امّکلثوم است و محسن که سقط شد و قبل از تولد
شهید گردید.
نقشهاي متعدّد فاطمه علیها السلام
فاطمه علیها السلام داراي ابعاد وجودي بسیار است، که هر بعد زندگی او سرمشق دفتر حیات
ص: 285
دیگران است. فاطمه هم خانهدار خوبی است و سنگر خانه را مهمتر از هرچیز دیگر میداند و هم سیاستمدار آگاه، که به مصلحت
جامعه و مقتضاي زمان عمل میکند.
او در خانه همسر خوبی براي علی علیه السلام و در بیرون منزل مدافع فداکاري براي مکتب خویش است. فریاد میزند و خطبه
میخواند و دفاع از وصی پیامبر صلی الله علیه و آله میکند، آنهم نه به عنوان شوهر، بلکه به عنوان دفاع از امامت و امام عصر
خویش و اینکه حق او را به ناحق گرفتهاند و خانهنشینش کردهاند.
او بانوي نیک رفتار با شوهر و مربی موفقی در تربیت فرزندان صالح خویش است و بههرصورت هر نقشی که دارد الگو و سر
مشقی است براي همه انسانها، بهویژه زنان مسلمان جهان در سراسر تاریخ.
خانه فاطمه و خانهداري
صفحه 165 از 226
خانه فاطمه خانهاي است نمونه؛ چرا که همه اعضاي آن معصومند. هم علی و فاطمه، هم حسن و حسین. تاریخ چنین خانوادهاي را
به یاد ندارد که شوهر و همسر و فرزندان همگی معصوم باشند و همچنین خانه فاطمه کانون مهر و صفا و صمیمیّت است که زن و
شوهر با کمال خلوص و صداقت، یکدیگر را در کارهاي خانه کمک میکنند.
در اوان زندگی مشترك، وقتی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله میآیند تا از او خواهش کنند که کارهاي داخل خانه را
فاطمه انجام دهد و کارهاي بیرون از خانه به عهده علی باشد، فاطمه میگوید:
«1» .« فَلا یَعْلَمُ مَا دَاخَلَنِی مِنَ السُّرُورِ إِلَّا اللَّهُ بِإِکْفَائِی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله تَحَمُّلَ رِقَابِ الرِّجَالِ »
«. خدا میداند که من چقدر از این مطلب (تقسیم کار) خوشحال شدم که کارهاي خارج منزل به عهده من نیفتاد »
آري، فاطمه مسؤولیت شناس، سنگرِ خانه را با تلاش در خارج خانه معاوضه
ص: 286
نمیکند؛ زیرا زنی که بیشتر وقتش در خارج منزل صرف شود از عهده مسؤولیت خانهداري و تربیت فرزند برنمیآید.
باشید و از اینجاست که نقش دیگر « خانهدار خوب » و « مادر » و این درس براي همه زنان است که اي زنان، باید قبل از هرچیز
فاطمه، که تربیت فرزند است آشکار میشود.
فاطمه و تربیت فرزند
زنیکه در » ؛ فاطمه فرزندانی را تربیت کرده است که هریک تاریخساز بودند و بر تارك تاریخ درخشیدند وخواهند درخشید
حجرهاي کوچک و خانهاي محقّر، انسانهایی را تربیت کرد که نورشان از بسیط خاك تا آنسوي افلاك و از عالم ملک تا آن
سوي ملکوت اعلی میدرخشد. صلوات و سلام خداوند تعالی بر این حجره محقّري که جلوهگاه نور عظمت الهی و پرورشگاه
«1» «. زبدگان اولاد آدم است
زنان ما باید بکوشند هم مادر خوبی باشند و هم مربّی نمونه، چون فاطمه؛ چرا که براي زن همین افتخار بس که به فرموده امام
و این بستگی به توان زن دارد که قبل از هرچیز مربّی فرزندانش باشد و «2» « از دامن زن مرد به معراج میرود » خمینی قدس سره
اگر از عهده این مسؤولیت برآمد، در هر صحنهاي که ضرورت دارد حاضر شود.
امام خمینی قدس سره در اهمیت این موضوع میگوید:
تربیت فرزند که این از همه شغلها بالاتر است. یک فرزند خوب اگر شما به جامعه تحویل بدهید، براي شما بهتر است از همه ...»
«3» «. عالم
یک مادر ممکن است یک بچه را خوب تربیت کند و آن بچه یک امّت را نجات بدهد و ممکن است بد تربیت کند و آن بچه »
«4» «. موجب هلاك یک امت بشود
ص: 287
فاطمه و شوهرداري
«1» « جِهادُ الْمَرأَةِ حُسْنُ التَّبَعّل » : در روایت آمده است که
«. جهاد زن خوب شوهرداري کردن اوست »
مردي که بعد از یک روز کار و تلاش و یا جهاد در راه خدا خسته به منزل باز میگردد، تنها برخورد نیکوي زن است که میتواند
خستگی را از تن او برطرف کند و نشاط و شادابی را جایگزین نماید. و ثواب معنوي چنین کاري کمتر از جهاد در راه خدا نیست.
صفحه 166 از 226
حضرت فاطمه زهرا علیها السلام نمونه کامل و بارز چنین جهادي در راه خداست.
هنگامی که پیکر خسته و کوفته سپهسالار فداکار اسلام؛ یعنی علیبن ابیطالب علیه السلام از میدان نبرد به خانه باز میگشت، از »
مهربانیها و دلگرمیها و نوازشهاي همسر عزیزش کاملًا برخوردار میشد. زخمهاي تنش را مرهم میگذاشت. لباسهاي
خونآلود جنگ را میشست و خبرهاي جنگ را از او میشنید.
شوهرش را تحسین و تشویق میکرد و فداکاريها و شجاعتهایش را میستود و بدین وسیله دلش را گرم و براي جنگ آینده
آماده میساخت. فاطمه علیها السلام هرگز بدون اجازه علی از خانه خارج نشد. در خانه علی هرگز دروغ نگفت و خیانت نکرد و
«2» «. هیچگاه از دستوراتش سرپیچی ننمود
به همین دلیل است که هم علی از فاطمه خشنود است و هم فاطمه از علی.
علی علیه السلام در جایی میفرماید:
فَوَ اللَّه ما أغْضَبْتُها، وَ لا أَکْرَهْتُها عَلی أمْر حَتّی قَبَضهااللَّه عزّوجلّ، وَ لا أغضبتْنی، و لا عصتْ لی أمراً، و لقد کنت أنظر إلیها فتنکشف »
«3» .« عَنِّی الهموم و الأحزان
ص: 288
به خدا سوگند [هرگز] او را به خشم نیاوردم و به کاري که خوش نداشت او را وا نداشتم تا اینکه خداي صاحب عزت و جلال »
روحش را به نزد خود فرا خواند و او نیز مرا به خشم نیاورد و در هیچ کاري نافرمانیم را روا نداشت.
«. و هرگاه که به وي مینگریستم حزن و اندوه از وجودم رخت بر میبست
فاطمه و سیاست
فاطمه یک خانهنشین ناآگاه نیست. او شاهد و حاضر و در خط امام خویش است.
را که حصر اقتصادي « شعب ابیطالب » . راه رفتن را در میدان مبارزه آموخته و کودکیش را در مهد توفان نهضت به سر برده است
محسوب میشد لمس کرده است. از کودکی شاهد دشنام و سنگباران و ریختن خاکستر و شکمبه شتران بر سر پیامبر از ناحیه کفار
قریش بوده و ناظر حوادث تلخ و شیرین و صحنههاي حق و باطل عصر خویش بوده است.
ولی شخصیت و رسالت فاطمه علیها السلام در واقع بعد از رحلت پدر بزرگوارش محمد مصطفی صلی الله علیه و آله بیشتر آشکار
میشود؛ یعنی در حمایت کردن از علی، همان علیکه بعد از پیامبر درحق او جفامیشود وغاصبانه وظالمانه خلافت را، که حقاو
بود، از وي میستانند و او را بهکنج عزلت میکشانند. مبارزه با نفاق داخلی ودفاع ازعدالت؛ ازجمله ویژگیهاي فاطمه زهرا علیها
السلام استکه در این مقطع از زمان هویدا میشود. او به دفاع از شوهرش بپا میخیزد، نه به این عنوان که شوهر اوست بلکه به
دلیلاینکه امام عصر او و جانشین بعد از پیامبر است، حرکت میکند. خطبه میخواند و فریاد میزند و از جانشین بلافصل رسول
خدا حمایت همهجانبه میکند. شبها به در خانه انصار و مهاجران میرود. با آنها حرف میزند و فضایل علی را یکایک برمیشمارد
و سفارشهاي پیغمبر در غدیر را یادشان میآورد. با قدرت منطق و استدلالی که دارد، حقانیت علی را براي امامت ثابت میکند؛
و نفی جریان « نه گفتن » هنگامی که سخنان او در دل آن کجاندیشان بیبصیرت مؤثر نمیافتد، دست به مبارزه منفی میزند. ابتدا با
سقیفه آغاز میکند و آنها هم خانه فاطمه را محاصره میکنند و آتش میزنند. فاطمه علیها السلام آخرین حربه و سیاست خویش را
به کار میگیرد؛ یعنی سلاحی را به دست میگیرد که شمشیر نیست ولی کارگرتر از شمشیر
ص: 289
است که رنگ سیاسی دارد! « گریه » است و آن
صفحه 167 از 226
از آن جهت میگرید که حق علی علیه السلام و امامت و در پی آن حق اسلام پایمال شده است. از آن جهت اشک میریزد که
مردم، بعد از آن همه سختیها و شکنجهها و جنگهاي طاقتفرساي پدرش محمد صلی الله علیه و آله بار دیگر به جاهلیت
بازگشتهاند. ولی این حربه را انتخاب میکند تا عواطف را برانگیزد و اذهان را به خود معطوف دارد، که لااقل عدهاي در باره این
زن گریان، آنهم دختر پیغمبر بیندیشند که چرا میگرید و روز و شب آرام ندارد؟!
فاطمه علیها السلام به همگان فهماند که همیشه مبارزه هست ولی مبارزه تنها با تیغ و شمشیر نیست. گاه با قلم است و بیان و گاه با
سکوت است و بیاعتنایی و عدم تأیید و حضور در جمع دشمن. گاه به خشم است و فریاد و گاه به گریه است و آه دل.
او به همگان میآموزد که اگر اسلام و امامت و قرآن در خطر باشد، هرگز سکوت مصلحت نیست و شمشیرِ فریاد، باید از غلاف
سکوت بیرون آید و عدالت ندا دهد.
فاطمه و عبادت و دعا در حق دیگران
«1» ؛« ما کانَ فِی هذِهِ الأُمّۀِ أعْبد مِنْ فاطمۀَ کانَتْ تَقومُ حتّی تَوَرَّمَ قَدَماها » : حسن بصري میگوید
«. عابدتر از فاطمه در میان امت نمیتوان یافت؛ چرا که به حدّي مشغول عبادت میشد که پاهایش ورم میکرد »
امام حسن مجتبی علیه السلام میفرماید: مادرم فاطمه علیها السلام را دیدم که شب جمعه در محراب عبادت ایستاده و پیوسته تا
طلیعه بامداد در رکوع و سجود است! و شنیدم که مردان و زنان مؤمن را دعا میکرد و آنان را نام میبرد و در حقشان دعاي بسیار
یَا أُمَّاهْ لِمَ لا تَدْعُوِنَّ لِنَفْسِکِ کَمَا تَدْعُوِنَّ لِغَیْرِكِ فَقَالَتْ یَا بُنَیَّ الْجَارُ ثُمَّ » : میکرد. اما براي خود دعایی نمیکرد. به مادرم گفتم
مادرجان! چرا همان گونه که براي دیگران دعا میکنی براي خود دعا نمیکنی؟ فرمود: پسرم [نخست] همسایه و سپس » ؛« الدَّارُ
«2» «. [اهل] خانه
ص: 290
فاطمه و حجاب
امام موسی بن جعفر علیهما السلام از پدرانش نقل میکند که علی علیه السلام فرمود: مرد نابینایی از فاطمه اذن خواست، پس فاطمه
خود را پوشانید. رسول خدا فرمود: او که تو را نمیبیند چرا خودت را پوشاندي؟! فاطمه در جواب فرمود:
« إِنْ لَمْ یَکُنْ یَرَانِی فَأَنَا أَرَاهُ وَ هُوَ یَشَمُّ الرِّیحَ فَقَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله: أَشْهَدُ أَنَّکِ بَضْعَۀٌ مِنِّی »
«. اگر او مرا نمیبیند من او را میبینم و او رایحه مرا استشمام میکند، پس رسول خدا فرمود: شهادت میدهم که تو پاره تنم هستی »
«1»
روانداز فاطمه و اسلام آوردن تعدادي از یهودیان
علی علیه السلام مقداري جو از مردي یهودي وام خواست و او هم از حضرتش وثیقهاي طلب کرد، علی رو انداز » : روایت شده که
پشمین فاطمه را به رهن گذاشت. مرد یهودي آن را گرفت و به خانه برد و در اتاقی نهاد. شب هنگام همسر مرد یهودي براي کاري
به اتاقی رفت که روانداز در آن بود. دید که نوري در اتاق پرتو افشانی میکند و تمامی آنجا را روشن ساخته است! نزد شوهرش
باز گشت و او را آگاه کرد که در آن اتاق نور است!
یهودي در شگفت شد. او فراموش کرده بود که در اتاقش روانداز فاطمه علیها السلام است.
شتابان برخاست و بهطرف اتاق رفت، دید که پرتو آن روانداز همچون شعاع ماه تابان، روشن و درخشان است، از آن در شگفت
صفحه 168 از 226
شد، به دقت در مکان روانداز نگریست، دانست که نور از روانداز فاطمه است. یهودي و همسرش هریک به سوي نزدیکانشان
«2» .« شتافتند و هشتاد تن از یهودیان گرد آمدند و آن را دیدند و [از برکت روانداز حضرت] همگی اسلام آوردند
ص: 291
ارزش تسبیح حضرت زهرا علیها السلام
از امام باقر علیه السلام روایت شده که فرمود: خداوند به چیزي برتر از تسبیح فاطمه زهرا عبادت نشده است و اگر چیزي برتر از آن
بود، رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را به فاطمه میبخشید.
تسبیح فاطمه زهرا » ؛« أنّ تسبیح فاطمۀ الزهراء فی کلّ یَوم دَبْرَ کُلّ صَ لاة أحبّ إلَیَّ مِنْ صَ لاة ألف رکعۀ فی کلّ یوم » : بعد میفرماید
«1» «. علیها السلام بعد از هر نماز، نزد من از هزار رکعت نماز [مستحبّی] که در هر روز گزارده شود، محبوبتر است
حرزي از حضرت زهرا علیها السلام
سلمان فارسی از حضرت درخواست کلامی میکند، حضرت دعایی به او تعلیم میدهد که اگر مواظبت کنی در دنیا دچار تب
نمیشوي.
است میآوریم: « دعاي نور » و آن دعا را که معروف به
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم، بِسْمِ اللَّهِ النُّور، بِسْمِ اللَّهِ نُورالنّور بِسْمِاللَّه نُورٌ عَلی نُور، بِسْمِاللَّهِ الَّذِي هُوَ مُدبِّرُ الامُور بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي خَلَقَ »
النُّور مِنَ النُّور، الحَمْدُللَّهِ الَّذِي خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّور، وَ أَنْزَلَ النُّور عَلی الطّورِ فِی کِتاب مَسْطُور، فِی رِقّ مَنْشور، بِقَدَرٍ مَقْدور عَلی نَبِیّ
مَحْبُور، الحَمْدُ للَّهِ الّذِي هُوَ بِالْعِزّ مَذْکُور وَ بِالْفَخْر مَشْهُور، وَ عَلی السَّرّاءِ وَال ّ ض رَّاءِ مَشْکُور وَ صَ لَّیاللَّهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
.« الطّاهِرِین
سلمان میگوید: به خدا سوگند وقتی این دعا را از حضرت زهرا 3 فرا گرفتم، به بیش از هزار نفر از اهل مکه و مدینه که مریض و
«2» . تبدار بودند یاد دادم و همه به اذن خدا شفا یافتند
ص: 292
آري، فاطمه، دختر نبوّت، همسر ولایت و مادر امامت است.
«1» . فاطمه، یکی از پنج تن آلعبا است که در جریان مباهله با مسیحیان نجران شرکت داشت
«. ایشان فاطمه و پدر فاطمه و شوهر فاطمه و فرزندان فاطمه هستند » ؛( فاطمه، محور اهلبیت است. (هُمْ فاطمۀ و أبوها وَبَعلُها وَبَنوها
«2»
فاطمه، مادر خانوادهاي است که همه اهل آن معصوماند.
فَأَمّا ابْنَتی فاطِمَ ۀ فَهِیَ سَیَّدةُ نِساءِ الْعالَمِین مِنَ » ؛ فاطمه، بزرگترین زن تاریخ و سرور همه زنان از ابتداي آفرینش تا انتهاي آن است
«3» .« الَأوَّلِین وَالآخرین
«4» . فاطمه، یکی از چهار زن بزرگ تاریخ است
«5» . فاطمه، یکی از بکائین (بسیار گریه کنندگان) جهان (آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه دختر محمد و علی بن الحسین) است
«6» .« فاطِمَۀُ سَیَّدَةُ نِساءِ أَهْلِ الْجَنَّۀ » ؛ فاطمه، سرور زنان اهل بهشت است
«7» .« فاطِمَۀُ بَضْعَۀٌ مِنِّی » . فاطمه، پاره تن پیغمبر است
«8» .« وَ هِیَ قَلْبِی وَ رُوحِی الَّتِی بَیْنَ جَنْبَی » ؛ فاطمه، قلب و جان پیغمبر است
صفحه 169 از 226
«9» است؛ چرا که تمام هستی براي انسان است؛ هُوَ الّذي خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الأرْضِ جَمِیعاً « عصاره هستی » ، فاطمه علیها السلام
و انسان هم براي عبادت است؛ وَ ما خَلَقْتُ الجِنَ
ص: 293
«1» وَالإنْسَ إلّالِیَعْبُدوُن
و بزرگترین عبادت کنندگان انبیا هستند و برترین انبیا محمد صلی الله علیه و آله است که عصاره هستی است و فاطمه هم تنها
یادگار و عصاره و وارث محمد است. پس عصاره عصاره هستی فاطمه است (فاطمه محمد است) و شاید یک معناي کنیه فاطمه
همین باشد. « أُمُّ أبیها » یعنی
«2» . فاطمه، کسی است که خشنودي او مساوي با خشنودي خداست و خشم او خشم خدا
«3» ! میپروراند، شاگردي که 20 سال با قرآن حرف میزند « فضّه » فاطمه، معلّمی است که شاگردي چون
فاطمه، کوثر قرآن است إنّا أعْطَیناكَ الکَوْثَر.
«4» .« قالتْ عایشۀُ: ما رَأَیْتُ أصْدَق مِنْها إلّاأباها » فاطمه، راستگوترین انسانها پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله است
«5» . فاطمه، همکلام خدیجه است، هنگامی که در شکم مادر است
در قرآن است که هرنوع پلیدي از آنها دور شده است إنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَیْتِ وَ « اهل بیت » فاطمه، یکی از
«6» . یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً
«7» .« قالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله: اوَّلُ شَخْصٍ یَدْخُلُ اْلجَنَّۀَ فاطِمَۀ » ؛ فاطمه، اوّلین کسی است که وارد بهشت میشود
«8» . فاطمه، کسی است که محبّین و دوستدارانش از آتش جهنم بدورند
ص: 294
فاطمه در قرآن
«1» . -1 إنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً
در روایت آمده که پیامبر فرمود: این آیه در باره من و علی و حسن و حسین و فاطمه است و همچنین روایت شده که پیامبر خدا
السَّلامُ » صلی الله علیه و آله به مدت هشت ماه وقتی براي نماز صبح خارج میشد، به خانه علی و فاطمه که میرسید، ندا میداد که
«2» . و آیه تطهیر را تلاوت میکرد « علیکُم اهلالبیت وَرَحمۀ اللَّه وبرکاته، الصلاة
«3» . -2 وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أسِیراً
شیعه و سنی قبول دارند که علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام و فضّه خادم آنها، سه روز به خاطر نذري که داشتند، روزه
گرفتند. شب اول هنگام افطار فقیري به در خانه آمد، علی علیه السلام غذاي خود را به فقیر داد، بقیّه هم چنین کردند و همگی با
آب افطار کردند. شب دوم یتیمی درِ خانه را زد، باز غذاي خود را دادند. و در شب سوم اسیري آمد باز چنین کردند، آنجا بود که
آیه شریفه یادشده نازل شد که اشاره به ایثار و انفاق آنها دارد.
این مطلب در تفاسیر شیعه درج شده و همچنین در تفاسیر اهل سنت از جمله در تفسیر کشاف زمخشري آمده است.
-3 فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنْ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَ نَا وَأَنْفُسَ کُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ
«4» . لَعْنَۀَ اللَّهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ
در آیه، همه اهل قبله قبول دارند که پیغمبر صلی الله علیه و آله براي مباهله با مسیحیان نجران، غیر از « نسائنا » با توجه به کلمه
حضرت زهرا علیها السلام زنان دیگر را فرا نخواند؛ یعنی براي مباهله با آنها پنج نفر شرکت داشتند: محمد، علی، فاطمه، حسن و
صفحه 170 از 226
«5» . حسین علیهم السلام
ص: 295
«1» . -4 قُلْ لَاأَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی
است. در روایت آمده که از رسول خدا پرسیدند: « قربی » پاداش و مزد رسالت پیغمبر صلی الله علیه و آله مودّت و محبت نسبت به
مقصود از اقرباي شما در آیه چه کسانی هستند؟ فرمود:
«2» . علی، فاطمه و فرزندان آن دو
«3» . -5 مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ، بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَایَبْغِیَانِ، فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ، یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ
« لؤلؤ و مرجان » محمد صلی الله علیه و آله و « برزخ » بحرین (دو دریا) علی و فاطمه علیهما السلام هستند و » : آیه تأویل شده به اینکه
«4» . حسن و حسین علیهما السلام میباشند
«5» . -6 ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَۀً طَیِّبَۀً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَۀٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ، تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا
خداوند مَثَل به کلمه طیبه و گفتار پاکیزه میزند که چونان درخت پاکیزهاي میباشد که ریشهاش [در زمین] ثابت و شاخه آن در
آسمان است. که میوه خود را هرزمانی، به اذن پروردگارش میدهد.
أمّا الشجرةُ فَرَسُولُاللَّه صلی الله علیه و آله » : جابر جعفی گوید: از امام باقر علیه السلام در باره آیه مذکور پرسیدم، حضرت فرمود
«6» .« وَفَرْعُها عَلِیٌّ وَ غُصْنالشّجَرَة فاطِمَۀ بِنْت رَسُول اللَّه صلی الله علیه و آله وَثَمَرها أولادها وَ وَرقها شِیعَتِنا
درخت در آیه، رسول خدا صلی الله علیه و آله است و شاخه [اصلی] آن علی علیه السلام است و شاخه [میوهدار] آن فاطمه دختر »
«. رسول خدا و میوهاش فرزندانش و برگ آن شیعیان مایند
ص: 296
-7 بِسْمِاللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ* إِنَّا أَعْطَیْنَاكَ الْکَوْثَرَ* فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ* إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ.
که، خیر کثیر است، در تفاسیر شیعه و سنی به چیزهاي مختلف تفسیر شده است؛ از جمله: علم، نبوّت، « کوثر » با توجه به معنی کلمه
یعنی اي پیامبر! ما به تو علم و نبوت و قرآن و مقام ؛«1» قرآن، شفاعت، نهري در بهشت و ذریّه رسول خدا صلی الله علیه و آله
شفاعت و حوض مخصوص در بهشت و ذریه زیاد و با شرافت دادیم.
بهویژه با نظر به آیه إنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ؛ یعنی بدگوي تو مقطوعالنسل و بدون دنباله است نه تو، میفهمیم این سوره در جواب
خوانده بود. « ابتر » کسی است که پیامبر را
ذریه رسول خدا صلی الله علیه و آله که همگی از نسل فاطمه علیها السلام هستند، « کوثر » پس با توجه به شأن نزول یک مصداق
تأیید میشود.
منزلت حضرت زهرا علیها السلام
احادیث و روایات در باره شخصیت آسمانی و معنويِ بانويِ دوعالم، حضرت فاطمه علیها السلام بسیار زیاد است و از شیعه و سنی
نقل شده که ما در اینجا فقط به چند حدیث اکتفا میکنیم:
-1 امام موسی بن جعفر علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل میکند که فرمود:
«2» « إنَّ اللَّهَ تَعالی اختار مَنَ النِّساء أربع: مَرْیم وَآسِیَۀ وَخَدِیجۀ وَفاطِمَۀ »
«. خداوند از میان زنان چهار نفر را برگزیده: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه »
-2 رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید:
صفحه 171 از 226
«3» .« إنّ اللَّهَ لَیَغْضِبُ لِغَضَبِ فاطَمَۀَ وَ یَرْضی لِرِضاها »
خداوند با غضب و خشم فاطمه غضب میکند و با رضایت او راضی »
ص: 297
میشود. (یعنی غضب فاطمه غضب خداست و خشنودي او خشنودي خداست چون در واقع اهلبیت بدون اراده خداوند هیچ
«.( تصمیمی نمیگیرند پس خواست آنها همان خواست خداست
-3 از رسول خدا صلی الله علیه و آله در باره فاطمه علیها السلام سؤال شد که:
یا رَسُول اللَّه أَهِیَ سَیِّدة نِساءِ عالَمِها؟ فَقال صلی الله علیه و آله: ذاكَ لِمَرْیَم بِنْت عُمْران، فَأَمّا إبنَتِی فاطِمَۀ فَهِیَ سَیِّدَة نِساءالْعالَمِین مِنَ »
«1» .« الَأوَّلِین وَالآخرین
اي رسول خدا! آیا فاطمه سرور زنان زمان خویش است؟ فرمود: این [مقام] براي مریم بود ولی دخترم فاطمه سرور همه زنان اولین »
«. و آخرین است
-4 امام صادق علیه السلام میفرماید:
«2» .« لَوْ لا أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام لَمْ یَکُنْ لِفَاطِمَۀَ علیه السلام کُفْوٌ عَلَی ظَهْرِ الْأَرْضِ »
«. اگر خداوند علی علیه السلام را براي فاطمه خلق نمیکرد، در گستره زمین کفو و همتایی براي فاطمه یافت نمیشد »
-5 پیغمبر صلی الله علیه و آله میفرماید:
«3» .« فاطِمَۀُ بَضْعَۀ مِنِّی مَنْ سَرَّها فَقَدْ سَرَّنِی وَ مَنْ ساءَها فَقَدْ سائَنِی، فاطِمَۀ أَعَزّ الْبَرِیّۀ عَلَیَّ »
فاطمه پاره تن من است هرکس او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده، هرکه به او بدي کند به من بدي کرده، فاطمه عزیزترین »
«. مردم نسبت به من است
ص: 298
-6 همچنین رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«1» .« وَ هِیَ بَضْعَۀٌ مِنِّی وَ هِیَ قَلْبِی وَ رُوحِی، الَّتِی بَیْنَ جَنْبِی فَمَنْ آذاها فَقَد آذانی وَ مَنْ آذانِی فَقَدْ آذَي اللَّهُ ...»
فاطمه پاره تن من است. او قلب من است و جان من که در پهلویم جاي گرفته است. هرکس او را بیازارد مرا آزرده و هرکس مرا »
«. بیازارد خدا را آزرده است
فاطمه علیها السلام در زیارت
فاطمه بانوي آزمودهاي که قبل از تولّد امتحان خود را پس داد (یا مُمْتَحَنَۀُ امْتَحَنَکَ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَکِ قَبْلَ أنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَ دَكِ لَمّا
امْتَحَنَکِ صابِرَةً).
فاطمه دختر فرستاده خدا است (یا بنت رسول اللَّه).
فاطمه دختر پیغمبر خدا است (یا بنت نبیّ اللَّه).
فاطمه دختر محبوب خدا است (یا بنت حبیب اللَّه).
فاطمه دختر دوست باوفاي خدا است (یا بنت خلیل اللَّه).
فاطمه دختر برگزیده خداست (یا بنت صفیّ اللَّه).
فاطمه دختر امانتدار خدا است (یا بنت امین اللَّه).
فاطمه دختر بهترین خلق خداست (یا بنت خیر خلق اللَّه).
صفحه 172 از 226
فاطمه دختر برترین پیامبران است (یا بنت أفضل أنبیاء اللَّه).
فاطمه دختر بهترینِ مردم است (یا بنت خیرالبریّۀ).
فاطمه سرور همه زنان جهان از گذشته و آینده است (یا سیدة نساءالعالمین منالأوّلین والآخرین).
فاطمه همسر ولیّ خدا و بهترین خلق پس از رسول خدا است (یا زوجۀ ولیّ اللَّه وخیر الخلق بعد رسول اللَّه).
ص: 299
فاطمه مادر حسن و حسین است که سروران جوانان بهشتند (یا امّالحسن والحسین سیّدي شباب اهل الجنّۀ).
فاطمه بانوي راست پیشه و کشته شده در راه حق است (الصّدیقۀ الشّهیدة).
فاطمه بانویی که مرضیّ خداست و او نیز از خداوند خشنود است (الرضیّۀ والمرضیّۀ).
فاطمه بانویی فاضله و پرورش یافته در دامان پاك است (الفاضلۀ الزکیّۀ).
فاطمه حوري انسانی است (الحوراء الإنسیّۀ).
فاطمه بانوي باتقوا و نظیف و پاك سرشت است (التقیّۀ النقیّۀ).
فاطمه بانوي دانشمند و همکلام با فرشته یا داناي به الهام خدا است (المحدّثۀ العلیمه).
فاطمه بانوي ستمدیدهاي استکه حقش را به زور گرفتهاند (المظلومۀ المغصوبۀ).
فاطمه مظلومه آزرده است (المضطهدة المقهورة).
فاطمه پاره تن پیغمبر و جان او است (بضعۀ منه و روحه).
فاطمه بانوي معصوم از گناه و اشتباه است (المعصومۀ).
فاطمه کسی استکه پهلویش به خاطر اسلام شکسته شد (المکسورة ضلعها).
فاطمه کسی است که شوهر مظلومی چون علی علیه السلام دارد (المظلوم بعلها).
فاطمه کسی است که فرزندش کشته شده راه حق است (المقتول ولدها).
فاطمه جگرگوشه پیغمبر است (فلذة کبده).
فاطمه بانوي ملازم با ورع و زهد است (حلیفۀ الورع والزّهد).
«1» .( فاطمه سیب باغ فردوس است (و تفاحۀ الفردوس
ص: 300
درس بیست و هفتم: